جاده خآکی

نوشته های یه رهگذر غریب

کسی را دارم

کسی را دارم....
که انقدر برایم کسی هست که
نگاهم دنبال کسی نیست
و
هزاران بار فریاد زده ام و میزنم که دیگر
کسی به چشمانم نمی آید "هرگز"
و هیچ نگاهی،
دلم را نمی لرزاند "هرگز"
تنها یک نفر هست که همانند
گنجینه ای گرانبها در دلم جای گرفته !
انسان که سهل است،
وجودش را به دنیا هم نمی دهم!

[ جمعه 18 آذر 1393برچسب:کسی را دارم, ] [ 17:14 ] [ محمود فرجی ] [ ]
فکرش رو بکن

فکرشو کن  . . .

اینهمه حرف روی کیبورد باشه ولی تو نتونی .. اون چیزی رو که میخوای . . .

اون چیزی که حرف دلته رو تایپش کنی  . . . 

سلامتی  حرفای دلم  و دلت که هیچکی ازش خبر نداره . . . 

[ جمعه 28 آذر 1393برچسب:فکرشو کن, ] [ 17:4 ] [ محمود فرجی ] [ ]
مرد

مــــرد


چــیزی داره بــه نـــام غـــرور


بــرای هـــمین هــمه فــکر مــیکـنن دلــش از ســنگــه


وگـــرنـه .. هـــزار بــار بــیشتر از زن بـه احـساسـات و نوازش نــیاز داره



بــاور نــداری ؟؟؟

آهـــنگــی غــمگـین تـر از صــدای گـریـه ی مــرد ســراغ داری ؟؟!

 

57561665018335932708.jpg

[ جمعه 28 آذر 1393برچسب:مرد, ] [ 17:1 ] [ محمود فرجی ] [ ]
[ طراح قالب: آوازک | Theme By Avazak.ir ]