سلام
امروز میخوام درمورد یکی از خوانندگان بد تربیت وبلاگ حرف بزنم با اینکه قرار نبود در موردش حرفی بزنم و اصلا نوشته ای درموردش باشه حتی بخاطرش چندین بار به عزیزترین دوستم تذکر دادم که جوابشو نده چونکه هم دهن شدن با همچین افرادی در شان خانومیت شما نیست تا خودش بفهمه و بره اما انگار خواننده ما این چیزا رو درک نمیکنن و معنی احترام رو نمی فهمن. برای همین من خودم میگم بهش تا واسطه ای نباشه :
خانوم محترم اگه آشنایی و دوستی بوده دیگه تموم شده در این رابطه و دوستی هیچ کسی غیر از من نقشی نداشته و نداره شاید اولین روزای جدایی ناراحت شده باشم بخاطر جدایی اما الان خیلی خوشحالم که این جدایی باعث شد تا بهتر باطنتو بشناسم.نیازی نبوده کسی واسطه بشه یا نقشی داشته باشه همونطور که خودت هم میدونی این تصمیم خودم بوده و هست چندین بار هم بهت قبلا گفته بودم که من این رابطه رو نمیخوام.با اینکه اهمیتی نداره که چه فکر و نظری داری یا اصلا چی مینویسی ،همکار و دوست گل من هم اصلا وقت نمیکنه نظراتتو بخونه منم نخونده اکثرشو پاک میکنم تا بی احترامی های سرکار رو عزیزان دیگر نبینن.
در آخر هم از بهترین دوست و همکار و یار و رفیق خوبم حمیده خانوم کمال تشکرو دارم که تو این وضعیت که من تو سربازی و پادگان هستم مثل همیشه زحمت مدیریت وبلاگ رو بعهده گرفتن.
یک تذکر هم به این خانوم نا محترم بدم اگه یه بار دیگه حرفی و کلامی بشنوم و ببینم ازش خوب میدونه که خودم چطور برخوردی باهاش میکنم که لایقش باشه . ((کم هم پیش من سوتی نداره)).درضمن توهین به هرکسی جرمه و نظرات بصورت مکتوب هستن. لطفا خودتونو جمع کنین تا جمع نکردنتون.
نظرات شما عزیزان:

پاسخ:اینم دومین بار که تذکر دادم بهت خودتو دهنتو جمع کن وگرنه میدونی چیا میدونم که هیچ کسی نمیدونه .اسم خودتو تصوری که از خودت داری رو رو دیگرون نذار. بذار همه اینا سر بسته بمونه و برو جایی که خاطراتتو انداختم وگرنه میشه چیزی که نباید بشه .مطمئنم باش بدجور ضرر میکنی.